دختر و پسری که با علاقه زیاد با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند ، ناخودآگاه بر معایب و نقایص یکدیگر چشم فرومی بندند و عیوب هم را نمی بینند و حتی آنها را حُسن تلقی می کنند . چنین نگرش معکوسی زاییده نیاز شدید عاطفی دختر و نیاز جنسی پسر است . این دگراندیشی واژگون ، قدرت شناخت و اختیار انتخاب را سلب کرده ، موجب کج روی در اتخاذ تدبیر می گردد؛ زیرا اختیار انسان در تصمیم گیری تحت تاثیر دل بستگی اوست . در این نوع دوستی ها ، تمرکز بر جاذبه هایی که سبب عشق و علاقه آنها شده ، باعث غفلت از امور مهم دیگر می شود . به بیانی دیگر ، این امر موجب توجه به « ظاهر ، رفتار ، ابراز محبت فرد و نقاط قوت وی » می گردد و از این سو سبب غفلت از « اخلاق ، باطن ، افکار ، فرهنگ و نقاط ضعف او » می شود .
همچنین این دو نفر ناخودآگاه می کوشند فقط جنبه های مثبت خود را ابراز کنند و رفتارشان را به گونه ای جلوه دهند که با علایق طرف مقابل سازگار باشد . در این روابط ، افراد تصویری غیرواقعی از یکدیگر خواهند داشت . به همین سبب بعد از ازدواج زمانی که چهره واقعی فرد آشکار می شود ، طرف مقابل به تعارضی شدید دچار خواهد شد .
دختر و پسری که پس از ارتباطی عاشقانه ، رابطه آنها به ازدواج نمی انجامد ، پس از ازدواج ممکن است هنوز به دوست دوران پیش از ازدواج خود علاقه داشته باشند و در نتیجه ، مرتب وی را با همسر کنونی مقایسه کنند ، بی آنکه به خوبی از عهده وظایف خود در زندگی مشترک کنونی برآیند .
مدارک دوستی با جنس مخالف ازجمله عکس ها و پیامک هایی که بین دختر و پسر رد و بدل می شود ، تهدیدی برای زندگی آینده آنهاست . گاه در صورت پایان یافتن ارتباط ، این اسناد وسیله باج خواهی یکی از دو طرف ( به ویژه پسران ) می شود و پس از ازدواج نیز دختر و پسر همواره از فاش شدن روابط گذشته خود بیمناک اند .
برقراری ارتباط دوستانه افزون بر ایجاد مشکلات اخلاقی ، ذهن افراد را به خود مشغول می دارد و آنها را از دیدن موقعیت های حاضر و فرصت های در دسترس برای ازدواج غافل می کند . بنابراین پسر یا دختر معمولاً به امید واهی چند سالی را به انتظار دیگری می نشینند ،بی آنکه در پایان ازدواجی اتفاق بیافتد . این امر سبب افزایش سن دختران می شود و آنها را از ازدواج به موقع محروم می کند ؛ ضمن آنکه کمتر کسی حاضر به ازدواج با دختری می شود که چندین بار با پسران متفاوت دیده شده است .